نقاشیهای باستانی چینی را میتوان به ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ سال پیش نسبت داد، زمانی که مردم باستان شروع به استفاده از مواد معدنی برای ترسیم تصاویر سادهای شبیه حیوانات، گیاهان و حتی انسانها روی سنگها کردند و طرحها و تزئینات شگفتانگیزی را بر سطح سفال ایجاد نمودند. بعدها، طرحها و تصاویر متعدد و مرموزی را بر روی ظروف برنزی حکاکی کردند. با این حال، تنها تعداد انگشتشماری از این آثار باقی ماندهاند تا درک اندکی از ظاهر نقاشیهای باستانی به ما بدهند. قدیمیترین نقاشیهایی که حفظ شدهاند، روی کاغذ و ابریشم کشیده شده و اشیای تدفینی با قدمتی بیش از ۲۰۰۰ سال بودهاند. نقاشیهای اولیۀ چینی به چندین دسته تقسیم میشوند، مانند نقاشیهای پیکرهها، مناظر و نقاشیهای گل و مرغ. نقاشیهای اروپایی که در سدۀ هفدهم وارد چین شدند، «نقاشیهای غربی» نامیده شدند، تا از آثار سنتی محلی که «نقاشیهای چینی» نامیده میشدند، متمایز شوند. نقاشیهای چینی، جریان اصلی هنر نقاشی شرقی و سیستم منحصر به فردی در محافل هنرهای زیبای جهان هستند و از نظر محتوا، صورت و شیوههای بیان، با نقاشیهای غربی تفاوت زیادی دارند.
موضوعات معمول در نقاشیهای سنتی چینی
در نقاشیهای چینی، پیکرهها، مناظر، گلها و پرندگان، موضوعات اصلی و معمول هستند. آنها را میتوان تقریباً با سه موضوع نقاشیهای اروپایی، یعنی پیکرهها، مناظر و طبیعت بیجان، مقایسه کرد. نقاشیهای پیکره، نقاشیهای منظره و نقاشیهای گل و مرغ، همگی مکاتب مهم نقاشیهای سنتی هستند.
نقاشی پیکره
شواهد فراوانی در باستانشناسی هنر، نشان میدهد که نقاشیهایی با موضوع انسان، قدیمیترین دسته از نقاشیهای چینی بودهاند. قدمت آنها به دوران اولیه بازمیگردد. مردم تصاویر انسانها و حیوانات را بر روی دیوارها و سنگها با ساقههای سفید، بوکسیت قرمز یا زغال میکشیدند. با این حال، نقاشی پیکره تا 1500 سال پیش، یعنی زمان سلسلههای وی، جین و جنوبی و شمالی، کاملاً توسعه نیافت، زمانی که گو کایژی (348-409)، نقاش و نظریهپرداز مشهور هنر، اظهار داشت که باید نه تنها به شکلهای بیرونی پیکرهها، بلکه به کیفیت درونی آنها، یعنی روح و خلق و خو نیز توجه بیشتری شود. پس از آن، هنرمندان و منتقدان، این استدلال را پذیرفتند و به عنوان یک قانون ثابت، راهنمای آثار آیندۀ خود در نظر گرفتند. نقاشیهای پیکره در دورۀ اولیۀ توسعۀ نقاشیهای چینی رونق گرفتند.
نقاشی منظره
نقاشی منظره، که معمولاً موضوع آن، مناظر طبیعی مانند کوهها یا رودخانههاست، به عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین دسته، در سلسلۀ تانگ (618-907) بهسرعت توسعه یافت. سپس، استادان نقاشی منظره به تعداد زیاد و با شاهکارهای بیپایان پدیدار شدند. این نوع نقاشی به دلیل ریشههای عمیقی که در فرهنگ سنتی چین داشت، توانست رونق بگیرد. فیلسوفان چینی در دوران باستان به «وحدت انسان و آسمان» اعتقاد داشتند، به این معنی که انسان میتواند طبیعت را احساس کند و بنابراین باید در رابطهای هماهنگ با آن باشد. حتی کسانی که مشغول خدمت به عنوان یک مقام رسمی یا بازرگان بودند، آرزوی کوهها، رودخانهها و جنگلها را در سر داشتند. نزدیک بودن به طبیعت و آمیختگی با آن، بزرگترین آرزوی ادیبان چینی بود. نقاشان چینی تمایل داشتند احساسات و رؤیاهای خود را به گونهای در مناظر طبیعی بگنجانند که آرزوها و تخیل بینندگان را نیز برانگیزد. در چین باستان، اکثر نقاشان در ترسیم مناظر تخصص داشتند.
نقاشی گل و پرنده
نقاشیهای گل و پرنده با گل و چمن، بامبو و سنگ، پرندگان و جانوران، کرمها و ماهیها به عنوان موضوعات اصلی، تحسین فراوانی را برمیانگیزند. تصاویری که بیشتر دیده میشوند، ترکیبی از این دو را نشان میدهند. نقاشیهای گل و پرنده، خلق و خو و علاقۀ خاصی در دوستداران هنر ایجاد میکنند. این ژانر که زودتر از نقاشی منظره به وجود آمد، در ابتدا برای کارهای دستی طراحی شده بود و سرانجام در سلسلۀ تانگ به عنوان یک مکتب مستقل تثبیت شد. علاوه بر این، آلو، ارکیده، بامبو و گل داوودی که ادیبان در چین باستان، آنها را والا و زیبا تلقی میکردند، اشیای اصلی نقاشی شده هستند که نشان دهندۀ کیفیت اخلاقی عالی ادیبانِ گریزان از ابتذال هستند.
نقاشی صخرهای
نقاشیهای صخرهای در استانهای سیچوان، یوننان، گویژو و فوجیان در جنوب و کوه یینشان، رودخانۀ هیهه و آلتای در شمال، پراکندگی گستردهای دارند. در منطقۀ جنوبی، معمولاً از رنگ سرخ خونین آتشین برای نشان دادن صحنههای قربانی برای اجداد و فعالیتهای تولیدی و روزمرۀ زندگی با جلوههای بصری قوی استفاده میشد. در منطقۀ شمالی، معمولاً موضوعاتی مانند شکار، شیوۀ زندگی عشایری دامداری، جنگها و رقصها به تصویر کشیده میشدند.
نقاشی ابریشمین
این نوعی نقاشی است که روی ابریشم کشیده میشود. در سال 1949، نقاشی روی ابریشم سفید در مقبرهای از پادشاهی چو از دورۀ کشورهای متخاصم (475-221 پیش از میلاد) در حومۀ جنوب شرقی چانگشا در استان هونان کشف شد که نقاشی انسان، اژدها و ققنوس نام دارد. این قدیمیترین نقاشی سنتی چینی است که تاکنون یافت شده و حدود 2300 سال پیش روی یک تکه ابریشم سفیدی ترسیم شده که از آن به عنوان پرچم در مراسم تشییع جنازۀ سنتی چینی استفاده میشد. اگرچه لکهدار و نامشخص است، اما خطوط کلی آن هنوز هم قابل قبول هستند.
بیست و چهار سال پس از کشف نقاشی انسان، اژدها و ققنوس، نقاشی ابریشمین دیگری نیز در مقبرهای از پادشاهیِ چو در همان نزدیکی پیدا شد که مردی را نشان میدهد که کلاه ضخیمی بر سر دارد، در یک دست افسار و در دست دیگر شمشیری دارد و سوار بر یک قایق اژدهاست و نقاشی «اژدهای سوار بر قایق» نام دارد. چهرههای نقاشی اژدهای سوار بر قایق، واقعگرایانهتر ترسیم شدهاند. این نمونهها نشان میدهند که در دورۀ ایالتهای متخاصم، سبکهای نقاشی متنوعی وجود داشتهاست. برخی تمایل به واقعگرایانه بودن و برخی دیگر تزئینیتر بودند. نقاشی روی ابریشم در این دوره به سطح بالای هنری رسید، پیشرفتی که پایه و اساس نقاشی دقیق چینی را بنا نهاد. پیش از اختراع کاغذ، نقاشی روی ابریشم به توسعۀ خود ادامه داد. در سلسلۀ هان غربی (206 پیش از میلاد-25 میلادی)، این نقاشیها از نظر محتوا و رنگ غنیتر بودند، در آنها ضربات قلممو نرمتر و قویتر و تصویرسازی چهرهها زندهتر شد.
گو کایژی و نقاشی طوماری

گو کایژی (344-405) در استان جیانگ سو متولد شد و در جوانی به عنوان یک افسر دولتی خدمت و از مکانهای زیبای بسیاری دیدن کرد. شوخطبع و بذلهگوی بود و همچنین در نوشتن شعر و مقاله، مهارت داشت. مردم آن زمان، او را «محقق عالی، نقاش عالی و دیوانۀ عالی» مینامیدند. تاریخ هنر چین پر از حکایاتی دربارۀ اوست. زمانی قرار بود معبدی به نام معبد واگوان برای جیانکانگ، پایتخت آن زمان (نانجینگ امروزی) ساخته شود، اما راهبان نتوانستند پول کافی برای این ساخت و ساز جمع کنند. در حالی که آنها نگران جمعآوری کمکهای مالی بودند، مرد جوانی آمد و گفت مبلغ زیادی، یعنی یک میلیون چیان اهدا خواهد کرد. راهب بزرگ حرف او را باور نکرد و پنداشت که او لاف میزند. مرد جوان پیشنهاد کرد که تصویری از ویمالاکیرتی (یک بودایی غیرروحانی افسانهای که به بودیسم اعتقاد داشت اما در خانه میماند) را روی دیوار بکشد و از کسانی که برای دیدن او در محل کار میآمدند، پول جمعآوری کنند. سه روز پیاپی، هزاران نفر در معبد واگوان جمع شدند تا مرد جوان را در حال نقاشی ببینند. وقتی او سرانجام خطوط چشم را اضافه کرد، به نظر میرسید که مرد بودایی زنده شدهاست و بینندگان، هنر مرد جوان را تشویق و تحسین بسیار کردند. پول مورد نیاز برای ساخت کامل معبد از یک میلیون چیان فراتر رفته بود. نقاش جوان، گو کایژی بود.
گو کایژی همچنین در خلاصه کردن نظریههای نقاشی، پیشرفتهای زیادی کرد. آثار نظری او شامل «پایاننامۀ نقاشی» و «یادداشتهایی دربارۀ نقاشی کوه یونتای» بود. توجه زیادی به حالات زندۀ چهرهها برای نشان دادن روح آنها داشت. نظریۀ ترسیمی او، بعدها به یک نظریۀ اساسی برای نقاشی سنتی چینی تبدیل شد. طبق سوابق تاریخی، گو کایژی بیش از هفتاد نقاشی خلق کرد. جای تأسف است که اکنون تنها کپیهایی از سه نقاشی طوماری او وجود دارد. اینها نخستین نمونههای نقاشیهای طوماری هستند.
وو داوزی، حکیمِ نقاشی چینی

در تاریخ هنر چین، سه نفر به عنوان حکیم شناخته میشوند. آنها عبارتند از وانگ شیژی، حکیم خوشنویس از سلسلۀ جین، دو فو، حکیم شاعر از سلسلۀ تانگ و وو دائوزی، حکیم نقاش، که او نیز از سلسلۀ تانگ است. سال تولد وو دائوزی ناشناخته است و تا آنجا که میدانیم، در دورههای کاییوان و تیانبائو (۷۱۳-۷۵۵) میزیستهاست. وو که در استان هنان متولد شد، سخت درس میخواند، با استعداد بود و در بیست سالگی به عنوان نقاشی چیرهدست، شهرت خوبی برای خود دست و پا کرد. امپراتور شوانزونگ از سلسلۀ تانگ از او دعوت کرد تا نقاش امپراتوری شود و بدیت ترتیب، اجازۀ نقاشی نداشت مگر به دستور امپراتور. این یک محدودیت بزرگی برای وی بود؛ اما از سوی دیگر، زندگی در دربار، بهترین شرایط را برای زندگی و خلاقیت هنری او فراهم میکرد.
شخصیت وو بیقید و بند، رک و بیاعتنا نسبت به مسائل اطراف خود بود. مشخص است که همیشه هنگام نقاشی مشروب میخورد. وو دائوزی در زندگی خود، آثار هنری بسیاری خلق کرد. طبق سوابق، بیش از 300 نقاشی دیواری در صومعهها و راهروها و بیش از 100 طومار نقاشی کرد. بسیاری از آنها در موضوعات بودایی و تائوئیستی بودند، اما او همچنین مناظر، گلها و پرندگان و حیوانات را نقاشی میکرد. متأسفانه هیچ یک از آنها حفظ نشدهاند. یک نسخه از نقاشی سونگزی تیانوانگ او، که نقاشی تولد ساکیامونی نیز نامیده میشود، مربوط به سلسلۀ سونگ وجود دارد که نشان دهندۀ سبک نقاشی اساسی وو دائوزی است. ضربات قلم او پر از تغییر و قدرت بود و دنیای درونی شخصیتها را بیان میکرد. وو از رنگهای ساده استفاده میکرد یا اصلاً از هیچ رنگی استفاده نمیکرد.
آکادمی نقاشی امپراتوری سلسلۀ سونگ

آکادمیهای نقاشی امپراتوری، نخستین بار در پنج سلسله، به دست شو غربی (891-965) و تانگ جنوبی (937-975) تأسیس شدند و تحت مدیریت مستقیم ژی دولت امپراتوری بودند. نقاشان آکادمیها، که دارای مقام «هانلین» و «شیژائو» بودند، از همان رفتاری که مقامات ادبی دربار داشتند، برخوردار بودند: لباس رسمی میپوشیدند و از دولت حقوق دریافت میکردند. این آکادمیها، عالیترین نقاشان کشور را گرد هم میآوردند. وظایف آنها کشیدن پرتره برای اشراف بود و هنگامی که رویدادهای مهم اجتماعی رخ میداد، موظف بودند آنها را در نقاشی ثبت کنند. سلسلۀ سونگ در سال ۹۶۰ دوباره چین را متحد کرد و آکادمی نقاشی امپراتوری را گسترش داد. تمام نقاشان بزرگ از پنج سلسله برای پستهایی در آکادمی نقاشی امپراتوری سلسلۀ سونگ درخواست دادند و این آکادمی به مرکز خلاقِ نقاشی آن زمان تبدیل شد. راهب بزرگ کاخ ژائویینگ معبد یوچینگ، نقاشان را برای کشیدن نقاشیهای دیواری انتخاب کرد و بیش از ۳۰۰۰ نقاش برای آزمون انتخاب شدند
ژانگ زدوان و جشنوارۀ چینگ مینگ در کنار رودخانه

"در امتداد رودخانه در طول جشنواره چینگ مینگ" اثر ژانگ زدوان، نقاش سلسله سونگ شمالی
جشنوارۀ معروف چینگ مینگ در کنار رودخانه (که در کاخ امپراتوری پکن نگهداری میشود)، طومار رنگی بلندی است که ژانگ زدوان، نقاش سلسلۀ سونگ، خالق آن است. این نقاشی، صحنههای خیابانی پر سر و صدای پایتخت سلسلۀ سونگ شمالی را در طول جشنوارۀ چینگ مینگ (برای سوگواری اجداد) به تصویر میکشد. واقعگرایانه عالی و نادر است و اطلاعات بصری آشکاری در زمینۀ تجارت، صنایع دستی، معماری و ابزارهای حمل و نقل در کلانشهر بزرگ سلسلۀ سونگ شمالی ارائه میکند. این اثر به عنوان ادبیات تاریخی از ارزش فراوانی برخوردار است و بیشترین نسخهها را توسط نقاشان نسل بعدی در تاریخ نقاشی چین دارد.
ژانگ اهل استان شاندونگ بود و بعدها نقاش آکادمی نقاشی امپراتوری سلسلۀ سونگ شمالی شد. اگرچه سوابق تاریخی زیادی از او وجود ندارد، اما نام او بهسادگی به خاطر این اثر هنری بزرگ به یادگار مانده است. بسیاری از نقاشیهای باستانی چینی، حاوی مُهر و امضاهای نقاش و مجموعهدار هستند؛ اما نقاشی جشنوارۀ چینگمینگ با امضاها و مهرهای بیشماری پوشیده شده که نشان میدهد در اختیار بسیاری از مجموعهداران خصوصی و رسمی بودهاست. از فجایع و تغییرات تاریخی بسیاری، جان سالم به در برده و تا به امروز دست به دست شدهاست. برخی از مجموعهداران، حتی جان خود را برای حفظ این گنجینۀ هنری فدا کردهاند.
جشنوارۀ چینگمینگ در کنار رودخانه، طومار نقاشیشدۀ رنگی به طول ۵۲۸ و ارتفاع ۲۴.۸ سانتیمتر است. مردم آن زمان، رسم رفتن به نمایشگاههای خیابانی در چینگمینگ برای انجام تجارت را حفظ کرده بودند، درست مانند نمایشگاههایی که امروزه در جشنوارهها برگزار میشوند. این نقاشی صحنههای پیچیدهای با ساختارهای دقیق دارد. میتوان آن را به سه بخش تقسیم کرد: صحنههایی از حومۀ شهر، رودخانۀ بیان و خیابانهای شهر. بیش از ۵۵۰ پیکرۀ انسانی، حدود ۶۰ حیوان، ۲۰ قایق چوبی، ۳۰ اتاق و غرفه و حدود ۲۰ وسیلۀ نقلیه از انواع مختلف در آن دیده میشود. تعداد کمی از تصاویر باستانی، چنین محتوای غنیای دارند. علاوه بر این، تمام پیکرهها و صحنههای دقیق نقاشی به صورت منطقی چیده شدهاند و روابط بین خلوت و تراکم، پیچیدگی و سادگی، حرکت و سکون و ملاقات و جدایی، کاملاً پرداخت شده و جلوهای از شلوغی و جنب و جوش ایجاد میکند که نظم چشمگیری دارد.
نقاشی دیواری کاخ یونگل

نقاشی دیواری کاخ یونگل در شهرستان پینگلو از استان شانشی در ساحل شمالی رودخانۀ زرد، گنجینهای از نقاشیهای دیواری چینی است. تالار سانکینگ، تالار اصلی کاخ یونگل است. نقاشیها در داخل و خارج طاقچههای آن و روی دیوارها کشیده شدهاند. نقاشی دیواری تالار، فضایی بالغ بر ۴۰۳.۳۴ متر مربع را پوشش میدهد و تالار را مانند یک مجسمۀ برجسته تزئین میکند. سوابق نشان میدهد که این نقاشی دیواری در سال ۱۳۲۵، دومین سال سلطنت امپراتور کشیده شدهاست.
هنر نقاشی دیواری سلسلۀ یوان
این بنا در زمان سلسلۀ یوان ساخته شده و حتی پس از فرسودگی چند صد ساله، زیبایی اولیۀ خود را حفظ کردهاست. نقاشی دیواری تالار سانچینگ، صحنههای تائوئیستی از خدایان در حال پرستش آسمان را به تصویر میکشد، به همراه تصاویری از هشت خدای تائوئیستی سه متری بر روی دیوارهای شرقی، غربی و شمالی و در دو طرف طاقچهها. در اطراف خدایان، حدود ۲۸۰ جاودانه وجود دارند که در ردیفهای طولانی در چهار طبقه ایستادهاند؛ آنها امپراتوران باوقار، فرشتگان، خدایان و پادشاهان زیبا، مارشالها و هرکولهای قدرتمند و شجاع و پسران و دختران زیبا و جاودانه هستند. برخی از آنها در حال صحبت، برخی گوش دادن هستند، برخی به اطراف نگاه میکنند، یا در حال تفکرند. این صحنۀ باشکوه، باوقار و زنده، باعث میشود بینندگان احساس کنند که شخصاً در این صحنه حضور دارند.
چهرههای به تصویر کشیده شده در نقاشی دیواری کاخ یونگله، کاملاً نمایانگر ویژگیهای نقاشی سنتی چینی هستند. نقاشان از ضربات قلم ساده، روان و قوی برای به تصویر کشیدن حالات مختلف موجودات زنده با سنین و ویژگیهای مختلف استفاده کردهاند. لباسهای خدایان اصلی، به رنگ قرمز روشن و با کمی پودر طلایی رنگآمیزی شدهاست، اما رنگ اصلی سبز است که وقار و آرامش مذهبی را القا میکند. ۲۸۰ مجسمۀ جاودان در هشت گروه با حالات مختلف نقاشی شدهاند تا از ملالت و تکرار جلوگیری شود و این خود، نشان دهندۀ ساختار استادانه، تکنیک و نبوغ نقاشان است.
نقاشیهای دیواری کاخ یونگل، محتوای غنی و تکنیک نفیسی دارند و از سبکهای نقاشی پیکرههای سلسلههای تانگ و سونگ الهام گرفتهاند. اگرچه نقاشیهای دیواری داستانهای پریان را به تصویر میکشند، اما پیکرههای نقاشیها واقعگرایانه هستند و نه انتزاعی و شخصیتهای قوی دارند. نقاشانی که امضایشان روی نقاشیهای دیواری دیده میشود - ما جونشیانگ، ما چی و ژانگ زونلی - هنرمندان مردمی معمولی بودند که هیچ سابقۀ شخصی در تاریخ هنر نداشتند، اما آثار عالی آنها برای همیشه در تاریخ نقاشی ثبت شدهاست.
چاپ
چاپ، شاخۀ مهمی از هنرهای زیبای چینی است. چاپهای باستانی عمدتاً چوبی، مسی و چندبلوکی رنگی بودند. ویژگیهای خاص چاپ، چاپ چوبی و برش چاقویی، به این معنی است که این هنر از ارزش و جایگاه هنری مستقلی در تاریخ هنرهای چینی برخوردار است. تصویری از مقدمۀ نسخۀ معروف «شیانتونگ» از واجراچدیکا-پراجاپارمیتا-سوترا (الماس سوترا)، این کتاب قدیمیترین «کتاب» چاپ شده با چاپ چوبی موجود در چین با تاریخ دقیق است. بر اساس این مقدمه، در سال ۸۶۸ تولید شدهاست. آثار چاپ سلسلۀ تانگ و پنج سلسله در شمال غربی چین و جنوب چین یافت شدهاند. بیشتر این آثار زیبا با سادگی ابتدایی و برش آشکار هستند. سوتراهای مذهبی، موضوعات و محتوای اصلی هستند. تصویر ساکیامونی، یک چاپ چندبلوکی رنگی از سلسلۀ لیائو، قدیمیترین نوع این چاپ رنگی موجود در چین است و اهمیت زیادی در تاریخ هنر جهان دارد. به دلیل نیازهای عملی، چاپهای صفحهمسی در سلسلۀ سونگ ظاهر شدند و اغلب برای چاپ اسکناس و تبلیغات کاغذی به کار میرفتند. نسخۀ چاپ بلوکی پینگهوا از سلسلۀ یوان، سلفِ چاپهای اینترلینک در چین امروزی بود. به دلیل بهبود تکنیکهای چاپ و ادبیات عامیانه، توسعۀ چاپ بلوکی در سلسلههای مینگ و چینگ به اوج خود رسید. همراه با توسعۀ تجارت و صنایع دستی و افزایش تقاضا برای زندگی فرهنگی غنی از سوی مردم شهرنشین، ادبیات نمایشی پررونق، موتور رشد انتشار کتاب و «کتابهای» چاپ کلیشهای با تصاویر شد.
چاپهای باستانی چینی با توسعهای منحصر به فرد، نوعی هنر با ویژگیهای خاص در تاریخ هستند. چاپها تا حد امکان، با استفاده از رنگ طبیعی موضوع، ماهیت چوب را آشکار میکنند. در کنار استفادۀ ماهرانه از روش «برگ سیاه»، انواع موضوعات در چاپها با روشهای خاصی پردازش میشوند تا به جلوههای هنری ویژهای دست یابند. استفاده از چاپ آبرنگ روی یک بلوک حکاکی شده، میتواند باعث شود قطعات بزرگ به صورت برجسته، جلوههای هنری قوی ایجاد کنند.
قلممو
قلمموها ابزار اصلی نگارش برای خوشنویسی و نقاشی، مخصوص چین هستند. یک قلممو از دورۀ بهار و پاییز (770-476 پیش از میلاد) از مقبرۀ دوم زنگهو در سویژو، استان هوبئی کشف شد که قدیمیترین قلمموی یافت شده تاکنون است. قلممو از موی حیوانات که روی یک ساقۀ بامبو یا چوبی قرار گرفتهاند، ساخته شده و نرم و انعطافپذیر است. پس از فرو بردن در جوهر، باعث ایجاد خاصیت مویینگی نیز میشود: اگر قلممو با فشار به کاغذ برخورد کند، جوهر سرازیر میشود، اما اگر قلممو کمی بلند شود، جوهر باقی میماند. همچنین باعث میشود قلمموها هنگام بیان فضای خاص خوشنویسی و نقاشی، جذابیت بینظیری داشته باشند. امروزه مردم اغلب از قلمموهای با موی بنفش، موی گرگ، موی بز و موی ترکیبی استفاده میکنند.
قلمموی بنفش از موی پشت گردن خرگوش وحشی ساخته شدهاست. موی خرگوش سفت است و برای نوشتن حروف درشت و مربعی مناسب است. خوشنویسان اغلب برای آن احترام زیادی قائلند؛ اما از آنجا که فقط موهای پشت گردن قابل استفاده هستند، به دلیل اینکه خیلی بلند نیستند، چنین قلممویی نمیتواند حروف بزرگ را روی لوحها بنویسد. دربارۀ قلمموی گرگ باید گفت که در گذشته این نوع قلممو واقعاً از موی گرگ ساخته میشد، اما امروزه در ساخت آن، از موی راسو استفاده میشود. این نوع سفت است و معایب مشابه قلمموی بنفش را دارد.
قلممو از موی ریش و دم بز آبی یا بز زرد ساخته میشود. خوشنویسی به قدرت قلمموها توجه دارد. موی بز نرم و بدون لبۀ تیز است، بنابراین نوشتن با آن «نرم و بدون استخوان» است و خوشنویسان سلسلههای گذشته بهندرت از آن استفاده میکردند. با این حال، از اوایل سلسلۀ چینگ، موی بز محبوب شد. از آنجا که مردم در سلسلۀ چینگ، به نرمی و دلالت توجه داشتند و استعدادهای خود را آشکار نمیکردند یا خود را تبلیغ نمیکردند، فقط موی بز نرم و پرپشت میتوانست چنین خواستههایی را برآورده کند. موی بز ارزان و آسان و بلندتر است، بنابراین میتواند حروف بزرگی با ارتفاع بیش از نیم فوت بنویسد. قلمموی ترکیبی از دو یا چند نوع مو ساخته شدهاست. کیفیت آن مطابق با نسبت ترکیب است. برخی سفت و برخی نرم هستند. ارزان و کمزحمت است و کیفیت خوبی دارد.
جوهر
جوهر سنتی مخصوص خوشنویسی و نقاشی مردم چین نیز خاص است. این جوهر با استفاده از یک ستون مربع یا گرد که روی سنگ جوهر با آب اضافه شده، ساییده میشود. مادۀ اولیۀ تولید جوهر، دود روغن تانگ، دود زغال سنگ یا دود کاج است که چسب حیوانی و عطر بدان افزوده میشود. اگرچه چسبنده، اما هنگام نوشتن روان است. همچنین هرگز محو نمیشود؛ بنابراین رنگ جوهر شاهکارهای خوشنویسی باستانی، هنوز هم میتواند تازگی خود را حفظ کند. رنگ جوهر در ابتدا فقط سیاه بود، اما از آنجا که نحوۀ استفاده از آن در سایه، عمق، خشکی و روشنی متفاوت است، میتواند رنگهای مختلفی را روی کاغذ و بهویژه در ذهن بینندگان ایجاد کند.
نقاشی چینی توجه زیادی به جوهر دارد که به «دود روغن» و «دود کاج» طبقهبندی میشود. اولی از روغن تانگ ساخته میشود یا دود سوخته به آن اضافه میشود؛ دومی از دود حاصل از سوزاندن شاخههای کاج ساخته میشود. اولی با رنگ سیاه و روشن و براق و دومی به عنوان تیره و بدون درخشندگی شناخته میشود. دود روغن اغلب در نقاشی چینی استفاده میشود. هنگام بیان موضوعات بدون درخشندگی، مانند پروانۀ سیاه و مخمل سیاه، مردم از دود کاج نیز استفاده میکنند.
جوهر برای نقاشی چینی اغلب به یک جوهردان تبدیل میشود. رنگ جوهر استاندارد، انتخاب جوهردان است. بهترین آن نور بنفش کبود، بعدی نور سیاه و بدترین آن نور قرمز و زرد یا رنگدانههای سفید دارد. برای آسیاب کردن جوهردان، به آب تمیز نیاز است که باید در دست متعادل شود. در طول فرآیند سنگزنی یا مالش، محکم فشار دهید و به آرامی و به طور یکنواخت روی صفحۀ جوهر بمالید تا یک جوهر غلیظ و مایع تشکیل شود. جوهر مورد استفاده باید تازه و در محل ساخته شده باشد و جوهری که به طور کامل آسیاب شده و مدت زیادی کنار گذاشته شده باشد، جوهر شبانه نامیده میشود و قابل استفاده نیست.
کاغذ
کاغذ، پرگار، پودر و تایپوگرافی، چهار اختراع بزرگ چینیان است. حتی امروزه، زمانی که کاغذ ماشینی محبوب است، برخی از کاغذهای ساخته شده با روشهای سنتی هنوز نقش غیرقابل جایگزینی دارند و از شکوه خاصی برخوردارند. مادۀ اولیه برای ساخت کاغذ، بیشتر الیاف گیاهی بامبو و چوب است. الیاف چوب انعطافپذیر است و کاغذ ساخته شده از آن، قدرت زیادی در جذب جوهر دارد. الیاف بامبو سخت و ترد است و کاغذ ساخته شده از آن، قدرت کمی در جذب جوهر دارد. کاغذ برای خوشنویسی و نقاشی، اغلب شامل کاغذهای شوان، مائوبیان، یوانشو و لیانشی است.
سنگ جوهر
خوشنویسی یا نقاشی با قلمموی آغشته به مرکب، به قلممو، مرکب و سنگ جوهر نیاز دارد. سنگ جوهر، ابزاری برای ساییدن جوهر است. این سنگ باید مرغوب، مرطوب و نرم باشد تا جوهر را منبسط کند و جوهر ساخته شده توسط آن باید ریز، یکدست و بدون تکههای شکسته باشد. سنگهای جوهر را میتوان به انواع سنگ، سفال، آجر و یشم طبقهبندی کرد و معروفترین آنها، سنگ جوهر دوآن تولید شده در استان گوانگدونگ و سنگ جوهر شژو تولید شده در استان آنهویی هستند. خوب است سنگی با کیفیت خوب، عمق زیاد، شکل بزرگتر و پوششدار باشد، بتواند جوهر را بهسرعت منبسط کند و بهراحتی آب را تبخیر نکند.
سنگ جوهر دوآنشی (که معمولاً سنگ جوهر دوآن نامیده میشود) به عنوان رهبر در میان چهار سنگ جوهر بزرگ چین فهرست شدهاست. این سنگ اولین بار در اوایل سلسلۀ تانگ ساخته شد و سابقهای بیش از ۱۳۰۰ سال دارد و از نظر کیفیت و طراحی، انواع مختلفی دارد. شکل و رنگ زیبایی دارد که در مقایسه با سایر سنگهای جوهر بینظیر است. سنگ جوهر دوآن، در گرفتن جوهر بسیار خوب است.
سنگ جوهر چنگنی یک سنگ جوهر سفالگری است که نمونۀ قبلی آن یک تخته سفال باستانی بودهاست. سنگ جوهر تائوهه در رودخانۀ لینتائو در شهرستان ژونی، استان گانسو تولید میشود. از آنجا که سنگهای رودخانۀ تائوهه با آب رودخانه خیس و صیقلی میشوند، کیفیت خوبی دارند، بافت آنها نزدیک به هم است و قادر به انبساط جوهر بدون آسیب رساندن به قلممو هستند.
توسعۀ نقاشی رنگروغن چینی
پس از یک دورۀ طولانی یادگیری، جذب و رشد، نقاشی رنگروغن به بخش شناختهشدهای از نقاشی چینی تبدیل شدهاست. در سال ۱۶۰۱، یک مُبلّغ یسوعی ایتالیایی به نام ماتئو ریچی و دیگر غربیها، برای تبلیغ دینی به چین آمدند و برخی از نقاشیهای رنگروغن اروپایی را با خود آوردند. پس از جنگ تریاک ۱۸۴۰، نقاشیهای مذهبی و تجاری بیشتری از غرب وارد چین شدند و تأثیر متمایزی بر سبکهای نقاشی چینی گذاشتند. در سال ۱۹۰۹، ژو شیانگ مدرسۀ هنرهای زیبای چینی و غربی و بعداً مدرسۀ نقاشی منظره را در شانگهای برای آموزش تکنیکهای نقاشی غربی تأسیس کرد که اولین تلاش برای آموزش هنرهای زیبای غربی در چین بود.
لی شوتونگ، اولین هنرمند چینی که تکنیکهای نقاشی را در ژاپن آموخت، پس از پایان تحصیلاتش در سال ۱۹۱۰ به سرزمین خود بازگشت و به تدریس هنرهای زیبا در تیانجین، هانگژو و نانجینگ مشغول شد. او اولین کسی بود که طراحی بدن انسان و تکنیکهای استفاده از قالبهای گچی را ترویج و سمینارهایی دربارۀ نقاشی غربی در مدارس برگزار کرد.
در سال ۱۹۱۲، لیو هایسو و وو شیگوانگ، آکادمی هنرهای زیبای شانگهای را تأسیس کردند که در سال ۱۹۱۹ به کالج هنرهای زیبای شانگهای تغییر نام داد. این اولین مدرسۀ هنرهای زیبای منظم در چین بود. بعدها، مدارس هنرهای زیبای بسیار بیشتری برای ترویج نقاشی رنگروغن تأسیس شدند. در دهۀ ۱۹۵۰، دولت چین، دانشجویان را در گروههای مختلف به اتحاد جماهیر شوروی سابق و کشورهای سوسیالیستی اروپای شرقی فرستاد تا هنرهای زیبا را بیاموزند. نقاشان اتحاد جماهیر شوروی سابق و رومانی نیز برای تدریس در پکن و هانگژو دعوت شدند. تکنیکهای روسی، تأثیر عمیقی بر توسعۀ نقاشی رنگ روغن مدرن در چین داشتند.
در اوایل دهۀ ۱۹۶۰، از نظر آموزش نقاشی رنگروغن، سمینار نقاشی رنگروغن توسط لوئو گونگلیو و سه استودیو که در آکادمی مرکزی هنرهای زیبا سازماندهی شده بودند، با تأثیر پویا بر آموزش نقاشی رنگروغن تأسیس شدند. پس از تصویب سیاست درهای باز و اصلاحات در سال 1978، این نوع نقاشی چینی وارد مرحلۀ جدیدی شد. گروه بزرگی از نقاشان جوان ظاهر شدند تا به زندگی و هنر، با نگاهی کاملاً جدید نگاه کنند. آنها شکلها و مفاهیم نقاشی مدرن غربی را جذب کردند و آزمایشهای هنری جسورانهای انجام دادند. در نتیجه، کاستیهای دیرینۀ یکنواختی و ظاهر نسبتاً ضعیف نقاشیهای رنگروغن چینی اندک اندک اصلاح شد.
توسعۀ کارتونهای چینی
در تاریخ نقاشی مدرن چین، کارتون یکی از فعالترین ژانرها با دستاوردهای برجسته است. در چین باستان، نقاشیهای طنزآمیزی ظاهر میشدند که ویژگیهای کارتون را داشتند، اما تا اوایل سدۀ بیستم، به یک سبک نقاشی مستقل تبدیل نشدند. در آن زمان، نامهای مختلفی مانند کاریکاتور، نماد، نقاشی مد روز، نقاشی طنزآمیز، نقاشی خنده یا نقاشی خندهدار داشت.
در سال 1925، با انتشار «کارتونهای زیکای» اثر فنگ زیکای در هفتهنامۀ ادبیات، از نام مان هوآ (کارتون) رسماً استفاده شد. نقاشیهای جدید او که اشعار باستانی و کارتونهایی با موضوع سادهلوحی و کودکی را به تصویر میکشیدند، بسیار مورد توجه قرار گرفتند. این امر منجر به تأسیس انجمن کارتون توسط دینگ سونگ و ژانگ گوانگیو شد. در دهۀ 1930، خلق کارتون چینی به اوج خود رسید و تعداد زیادی از این نشریات در شانگهای پدیدار شدند. مجموعه کارتونهای یه چیانیو، آقای وانگ و تاریخ غیررسمی شیائو چن در پکن، تأثیر اجتماعی زیادی داشتند.
در جامعۀ معاصر، کارتونهای طنز و علمی مورد استقبال جهانی قرار میگیرند. در سال 1979، ضمیمۀ کارتون «طنز روزنامۀ مردم» شروع به انتشار کرد و روزنامههای کارتونی، یکی پس از دیگری در مکانهای مختلف منتشر شدند و آکادمیها و سمینارهای کارتونی نیز پدیدار شدند. در سال 1984، کارتونها برای اولین بار به عنوان یک سبک نقاشی مستقل در ششمین نمایشگاه ملی آثار هنرهای زیبا ظاهر شدند. در سال 1986، کمیتۀ کارتون انجمن هنرمندان چین تأسیس شد.
توسعۀ لیان هوان هُوای مدرن (تصاویر سریالی مرتبط)
اولین «لیان هوان هوا» در چین، با نام عاشقانۀ سه پادشاهی، با استفاده از چاپ سنگی، در انتشارات ادبیات شانگهای به سال 1899 منتشر شد. پس از دهۀ 1920، در میان جنبش روشنگری فرهنگی و توسعۀ نشر، لیان هوان هوا به تدریج محبوب شد. این ژانر همچنین به عنوان شیائو رن شو (کتاب کودک) در پکن و تو هوا شو (کتاب تصویری) در شانگهای شناخته میشود. در سال 1925، هنگامی که زیارت غرب در انتشارات جهانی شانگهای منتشر شد، نام آن به عنوان لیان خوان هوا (تصاویر سریالی مرتبط) تثبیت شد. در دهۀ 1920، دکههای کتابفروشی که آن را تبلیغ میکردند، در خیابانهای شانگهای ظاهر شدند و از محبوبیت زیادی برخوردار بودند. در آن زمان، لیان هوان هوا عمدتاً بر اساس داستانها، درامها و فیلمهای کلاسیک، مانند عاشقانۀ سه پادشاهی که توسط استودیوی ژو ران در شانگهای نقاشی شده بود، گردآوری و نقاشی شده، که به اصالت دراماتیک اهمیت میداد.
از سال 1949 تا 1956، بیش از ده هزار نوع لیان هوان هوای جدید با تیراژ کلی 260 میلیون نسخه منتشر شد. این آثار، متون ادبی را به جایگاه مهمی ارتقا دادند و روش قدیمی گردآوری و نقاشی تصادفی توسط مبتکران را تغییر دادند. از نظر نقاشی فیگور، به بیان ویژگیهای شخصی اهمیت داده شد. در عین حال، کاستیهای لیان هوان هوای قدیمی در کپی کردن و تقلید از فیگورها در درامها و فیلمها اصلاح شد. از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۵، آثار حجیم لیان هوان هوا مانند یاغیهای مرداب (شویی هو ژوان)، عاشقانۀ سه پادشاهی (سان گوئو یان یی) و زندگینامۀ یوئه فی (یوئه فی ژوان) یکی پس از دیگری منتشر شدند. این هنر همچنین شروع به ورود به عرصۀ تبادلات فرهنگی بینالمللی کرد؛ برای نمونه، در سال ۱۹۵۹ جایزۀ طلا را در نمایشگاه بینالمللی کتاب لایپزیگ به دست آورد.
از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۴، بیش از ۱.۵ میلیارد نسخه از این کتاب منتشر شد و پس از آن، مقالات لیان هوان هوا منتشر شد. مضامین متنوعتر شدند. آثار ادبی کلاسیک معروفی مانند رؤیای عمارت سرخ (هونگ لو منگ) و زائر غرب (شی یو جی) و آثار نویسندگان چینی و خارجی مانند لو شون، گو مورو، مائو دون، با جین، لائو شی، شکسپیر، ویکتور هوگو، بالزاک، ماکسیم گورکی، مارک تواین و هانس کریستین اندرسن نیز نقاشی شدند. در همین حال، تعداد زیادی از آثار لیان هوان هوا با موضوعات علمی، فرهنگی و تاریخی نیز منتشر شدند.
نقاشی رنگی (گونگبی) و نقاشی با آب مرکب (شییی)
از نظر مهارتهای طراحی، نقاشیهای چینی را میتوان به دو سبک طبقهبندی کرد: نقاشیهای رنگی و نقاشیهای با آب مرکب. نقاشیهای رنگی که به نقاشیهای «با ضربههای ظریف» نیز معروف هستند، سبکی مرتب و دقیق دارند؛ آنها طرح کلی چیزها را با خطوط واضح و مرتب و پر از نیروی بیانی ترسیم و به جزئیات توجه میکنند و سپس رنگهای قوی و روشن را به کار میبرند. به لطف استفاده از رنگهای معدنی، رنگهای اصلی را میتوان کاملاً حفظ کرد و نقاشیها با گذشت زمان محو نمیشوند. در کل، نقاشیها زیبا و روشن هستند و جلوۀ تزئینی قوی دارند. از نقاشیهای رنگی که در خود، شکوه و جلال و حال و هوای والای بینظیری را نشان میدهند، نقاشانی که در دربارهای سلطنتی خدمت میکردند، بسیار استقبال میکردند.
در مقابل، نقاشیهای آبرنگ، که نقاشیهای «ضخیم» نیز نامیده میشوند، با سادهترین حرکات ممکن، طنین معنوی را منتقل میکنند و به جای اینکه اهمیت زیادی به موضوعات واقعگرایانه بدهند، اَشکال اغراقآمیز، مانند تعمیم و اغراق و همچنین تخیل غنی، برای بیان احساسات نقاشان به کار گرفته میشوند. بنابراین، آثار نقاشی آبرنگ، دارای برخی ویژگیهای بداههپردازی و وقوع تصادفی و اتفاقی جلوههای نامنتظَر هستند. کپی کردن نقاشی آبرنگ نسبتاً دشوار است. تقریباً همۀ آنها با آب و جوهر ساخته شدهاند و ظاهری ساده و زیبا دارند. این آثار بخش بسیار زیادی از محافل نقاشی چینی دوران بعدی را به خود اختصاص دادهاند. در تاریخ توسعۀ نقاشیهای چینی، آثار اولیه (پیش از سدۀ دوازدهم) همگی نقاشیهای رنگی بودند. بیشتر آثار اواسط و اواخر سدۀ بیستم، نقاشیهای آبرنگ بودند. در رابطه با پدیدآورندگان آنها، نقاشیهای رنگی، عمدتاً نقاشان یا صنعتگران حرفهای بودند، در حالی که نقاشیهای آبرنگ عمدتاً افراد ادبی بودند.
چهار نقاش بزرگ سلسلۀ یوان و نقاشی منظرۀ چینی
در تاریخ نقاشی چین، گاهی از نقاشان یک دوره یا منطقه به عنوان نمایندۀ آنها نام برده میشود و با شماره نامگذاری میشوند. چهار نقاش بزرگ سلسلۀ یوان (1206-1368)، هوانگ گونگوانگ، نی زان، وو ژن و وانگ منگ هستند که آثارشان اوج تاریخ نقاشی منظرۀ چینی را نشان میدهد. منظره، شاخۀ مهمی از نقاشی سنتی چینی است. در نقاشیهای اولیۀ چینی، کوهها و جنگلها به عنوان تزیینات برای چهرههای انسانی بسیار کوچک کشیده میشدند. اما در نقاشی «سفر بهاری»، اثر ژان زیکیان در زمان سلسلۀ سوئی، کوهها و آب به موضوع اصلی تبدیل شدند. نقاشی منظره در سلسلۀ تانگ به مرحلۀ بلوغ بیشتری رسید و نقاشی کوه سبز و رودخانه و مناظر جوهر پاشیده شده به وجود آمدند. نقاشی منظره در سلسلۀ سونگ به اوج خود رسید و با تأکید بر تقلید از طبیعت مشخص میشد و بسیار واقعگرایانه بود. بر این اساس، چهار نقاش بزرگ سلسلۀ یوان، نقاشی منظره را به قلههای جدیدی برکشیدند. آنها برای نشان دادن ایدههای هنری توسعهیافته، در تکنیکهای ضربۀ قلممو بسیار دقیق بودند و آثارشان ارزشهای زیباییشناختی فراوانی دارد و تأثیر زیادی بر توسعۀ نقاشی منظره در سلسلههای بعدی مینگ و چینگ داشت.
هشت نقاش عجیب و غریب یانگجه
گروهی از نقاشان فعال در محافل نقاشی یانگژو در دوران سلسلۀ چینگ (1616-1911) بودند که روحیهای نوآورانه داشتند. در واقع، در آن زمان شانزده یا هفده نقاش فعال بودند، بنابراین «هشت» عدد ثابتی نیست. آنها جین نونگ، هوانگ شن، ژنگ شی، لی شان، لی فانگیینگ، وانگ شیشن، گائو شیانگ و لوئو پین نام داشتند. نقاشیهای آنان از قراردادهای قدیمی ضربۀ قلممو پیروی نمیکرد و همین امر باعث میشد در مقایسه با سایر نقاشیهای آن زمان، عجیب به نظر برسند. علاوه بر این، مغرور و بیقید و بند بودند و شخصیتهای جسورانهای داشتند؛ به همین دلیل این عنوان را به آنها دادهاند. بسیاری از آثارشان از گل و پرندگان به عنوان سوژههای خود در سبک نقاشی با آبرنگ و با سبکی تازه استفاده میکرد.
انجمن هنرمندان چین
انجمن هنرمندان چین در ۲۱ ژوئیه ۱۹۴۹ در پکن تأسیس شد. اولین رئیس آن شو بیهونگ، نقاش مشهور بود. در مجموع ۸۱۵۳ نفر عضو دارد که در حال حاضر ۷۰۷۲ نفرند. این انجمن در تمام استانها، مناطق خودمختار و شهرداریها (به جز استان تایوان) شعبه تأسیس کرد؛ از سال ۱۹۹۰، این افراد به اعضای گروهی انجمن تبدیل شدهاند. انجمن افرادی را با دستاوردهای برجسته در خلق هنرهای زیبا، تفسیر هنرهای زیبا، تحقیق در تاریخ هنرهای زیبا و طراحی هنری میپذیرد، هنرمندان و محققانی را که در چین دستاورد و نفوذ دارند، متمرکز میکند و تنها سازمان هنرهای زیبای دولتی در چین است که همۀ دستهبندیهای هنرهای زیبا را در خود جای دادهاست. این انجمن مسئول سازماندهی و آموزش هنرمندان در چین برای انجام خلاقیت هنری و تحقیقات دانشگاهی است؛ سازماندهی، اجرا، ارزیابی و اهدای جوایز نمایشگاههای مهم در چین را بر عهده دارد و نمایشگاههای بزرگ ملی برگزار میکند.
همچنین این سازمان در توسعۀ تبادلات در سراسر جهان فعال است، نمایشگاههای بینالمللی مختلف هنرهای زیبا برگزار و در آنها شرکت میکند، هنرمندان خارجی را به چین دعوت و هنرمندان چینی را برای بازدید از کشورهای خارجی سازماندهی میکند، تبادلات مختلفی با محافل هنری خارجی انجام میدهد و دوستی و همکاری با هنرمندان سراسر جهان را تقویت و ماهنامۀ هنرهای زیبا را نیز منتشر میکند.
وبسایت انجمن هنرمندان چین: http://www.caan.cn/index.html
آکادمی ملی هنر چین
آکادمی ملی هنر چین، که در ابتدا با نام مؤسسۀ تحقیقاتی نقاشی سنتی چینی شناخته میشد، در سال ۱۹۸۱ به منظور تحقیق، پاسداشت میراث و انتقال سنتهای عالی هنر نقاشی سنتی چینی تأسیس شد. این آکادمی اغلب از منتقدان و هنرمندان مشهور ملی دعوت میکند تا در زمینۀ تحقیقات هنری و آثار هنرهای زیبای نقاشی سنتی چینی، سخنرانی و نقاشی کنند و برگزاری نمایشگاههای مختلفی را ترتیب دهند. یک مجموعۀ ساختمانی زیباست که از سبک باغ سوژو تقلید میکند. در داخل حیاط، برج باستانی، پل کوچک، آب روان، راهروی خمیده، دالان و چمنزار به شیوۀ هنرمندانهای با سالنهای نمایشگاه با طراحی خاص و ۴۸ استودیو ترکیب شدهاند که محیط مناسبی را برای پژوهش و آفرینش آثار هنری هنرمندان و نمایشگاه و تبادل آثار هنری ارائه میکند.
تحت نظر آکادمی ملی هنر چین، بخشهای تحقیقات خلق آثار و سالنهای نمایشگاهی وجود دارد. بیش از بیست خالق حرفهای و محقق دانشگاهی و همچنین کمیتۀ امور آکادمی ملی هنر چین وجود دارد که توسط بیش از ۵۰ نقاش یا نظریهپرداز مشهور ملی نقاشی سنتی چینی مانند وو زوورن، یه چیانیو، لیو هایسو، هه هایشیا و ... سازماندهی شدهاست. از زمان تأسیس آن، اطلاعات هنری گرانبهای زیادی از هنرمندان نسلهای قدیمی گردآوری و تنظیم و مخزن هنری آن پیاپی غنی شدهاست. آکادمی، میزبان و برگزارکنندۀ نمایشگاه بینالمللی نقاشیهای آبمرکب چین، سمینار دانشگاهی نقاشی سنتی چینی، کنفرانس کار آکادمی و سایر فعالیتهای پژوهشی هنری در مقیاس بزرگ بودهاست. انتشارات آن شامل مجلۀ نقاشی «تحقیق در نقاشی سنتی چینی»، مجموعه کتابهای «تحقیق در نقاشی سنتی چینی»، خبرنامۀ مؤسسۀ تحقیقاتی نقاشی سنتی چینی و آلبومهای بزرگ «سنگهای حکاکی شدۀ سه دره» و آکادمیهای هنر مدرن چین است.
وبسایت آکادمی ملی هنر چین: http://www.zhggjhy.com
نظر شما